کد مطلب:216578 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:268

آمدن طبیب به بالین امام کاظم و حرکت جنازه
روایت شده، در ساعات آخر عمر امام كاظم (ع) پزشكی به بالین امام آوردند، پزشك به آن حضرت گفت: «حال شما چطور است؟».

حضرت توجه به او نكرد، چون او زیاد اصرار كرد، حضرت زردی كف دستش را به او نشان داد (كه نشانه مسمومیت آن حضرت بوسیله ی زهر بود) فرمود: بیماری من این است.

پزشك نزد مأمورین بازگشت و گفت: سوگند به خدا او (امام) از شما نسبت



[ صفحه 104]



به زهری كه به او داده اید آگاه تر است، پس از آن، آن حضرت از دنیا رفت.

راوی گوید: پس از آن، جنازه آن مظلوم غریب را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد:

هذا امام الرفضة فاعرفوه.

:«این پیشوای رافضیان است او را بشناسید».

جنازه را به بازار بردند و در آنجا به زمین گذاردند، و اعلام كردند كه این موسی بن جعفر(ع) است كه به مرگ خدائی از دنیا رفته است، بیائید و بر او نظر كنید، مردم می آمدند و جنازه را می دیدند... [1] .

به نقل شیخ حر عاملی در اثباة الهداة، سندی بن شاهك دستور داد جنازه را روی جسر (پل) بغداد گذاشتند و به مردم اعلام كرد كه موسی بن جعفر (ع) به مرگ خدائی از دنیا رفته است، مردم بر آن حضرت نگاه می كردند و اثر جراحت در او نمی دیدند، روایت شده: یكی از مخلصین از شیعه در آن هنگام كنار جنازه آمد و شنید می گویند: موسی بن جعفر (ع) كشته نشده بلكه به مرگ خدائی از دنیا رفته است، به حاضران گفت: من این موضوع را از خود امام كاظم (ع) می پرسم، گفتند: او از دنیا رفته، چگونه تو را از حال خود آگاه سازد؟، او نزدیك جنازه آمد و گفت: «ای فرزند پیغمبر، تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده آیا تو را كشته اند یا خود از دنیا رفته ای؟».

امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود:

قتلا قتلا قتلا.:«مرا كشته اند...» [2] .



[ صفحه 105]




[1] انوار البهيه محدث قمي ص 209- 212 - عيون اخبار الرضا ج 1 ص 108- كمال الدين ج 1 ص 118.

[2] اثباة الهداة شرح حال امام كاظم (ع).